ایرساگیل: سینا جهاندیده در این خصوص می گوید: آیا سرقت ادبی صورت گرفته است؟ سرقت از شعر شاملو به مانند سرقت ماشین پلیس است!
به گزارش ایرساگیل وبه نقل از خزر آنلاین، علیرضا پنجه ای شاعر و روزنامه نگار گیلانی است که چندی پیش با انتشار کتاب “کوچه چهرزاد” مجموعه اشعار خود را به جامعه ادبی کشور تقدیم نمود. اگرچه نقد و بررسی این کتاب و محتواسنجی آن را باید به صاحب نظران امر واگذار نمود اما نکته ای در این کتاب موجود است که ممکن است حتی توجه خوانندگان معمولی را هم به خود جلب نماید.
ماجرا از این قرار بود که پنجه ای در شعر “تغزّل” در این کتاب آنچه بر کاغذ میراند شباهت عجیبی به شعر “چه بی تابانه می خواهمت” احمد شاملو دارد! عجیب تر آنکه وی در پانویس و پیش نوشت این شعر نامی از شاملو و اشاره ای به تصحیح شعر شاملو نمی کند. این شباهت حتی از نگاهی اجمالی به شعر شاملو و پنجه ای هم عیان است.
چه بی تابانه می خواهمت
ای دوریت آزمون تلخ زنده بگوری!
چه بی تابانه تو را طلب می کنم!
بر پشت سمندی
گویی
نوزین
که قرارش نیست.
و فاصله
تجربه یی بیهوده است.
بوی پیرهنت
این جا
و اکنون.
کوه ها در فاصله
سردند.
دست
در کوپه و بستر
حضور مأنوس دست تو را می جوید.
و به راه اندیشیدن
یاس را
رج می زند.
بی نجوای انگشتانت
فقط.
و جهان از هر سلامی خالی است
شانه ات مجابم می کند
در بستری که عشق تشنگیست
زلال شانه هایت
همچنانم عطش می دهد
در بستری که
عشق
مجابش کرده است
#شاملو
چه بی تاب می خواهمت
هجرانی ات
که آزمون زنده به گوری ست
چه بی تاب می خواهمت
نو زین پشت ِ سمندی
قرارش نیست
که فاصله
تجربه ای بی هوده است
بوی پیراهنت
این جا
و اکنون ….
کوه ها سردِ فاصله اند
دست
در کوچه و بستر
حضور تو می جوید،
به راه اندیشیدن
یاس را رج می زند
بی نجوای انگشتانت
فقط …
و جهان خالیِ هر سلامی
#پنجه ای
روزنامه فرهیختگان گیلان هم در گزارشی از جلسه نقد شعرهای علیرضا پنجه ای، از قول سینا جهاندیده، منتقد و مدرس دانشگاه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان در خصوص شعر “تغزل” پنجه ای که شباهت عجیبی با شعر شاملو دارد، می نویسد: این موضوع برمیگردد به شعر «تغزل» در مجموعه «کوچه چهرزاد»، شعری که ویرایش شاعر از شعر احمد شاملو است. آیا سرقت ادبی صورت گرفته است؟ سرقت از شعر شاملو به مانند سرقت ماشین پلیس است! (اینجا را بخوانید)
سلام. ایشان در کتاب و سایت و وبلاگ شان نوشته اند این ویرایش شعر شاملواست که اشتباه به کتاب راه یافته است. متوجه نشدم با توجه به این که یکی نوشته ویرایش شعر شاملوست شما چطور از نام یک خدمتگزار فرهنگ چنین سو تفاهمی ایجاد می کنید. خدا دور نیست و ناظر بر ماست. بد کنیم بدترش را سرمان می آورد.بیاد آورید روزگاری ایشان را تبعید کردند به گورستان رشت اما دیری نگذشت توظئه گران در ندامتگاه اختلاس به سر بردند. سرمقاله استاد شد نامه ی شوراها به خاتمی برای راه آهن قزوین ، رشت ، آستارا و اتوبان رشت قزوین . خدمات ایشان که افتخار شعر معاصر ند و از نظریه پردازان بر همه معلوم است چندین تز دکترای ادبیات در خصوص آثارشان نوشته شده. بهتر نیست تا دیر نشده دلجویی کنید. روزگار سخت می گیرد برای آدم هایی که انطان را رعایت نمی کنند. ن و القلم و ما یسطرون که هر چه نوشتم جز حقیقت نیست.
سلام خدمت شما هر فرد کتاب خوانی خوب میداند که فرمایش شما کمی با واقعیت بدور است چون برای تالیف یک کتاب سه بار باید به نظر کارشناس تایید حق تالیف برسد و این از ذهن بدور که اصلاحییه نگاشته شده باشد ///و اما درباره توسعه راه آهن و اتوبان این طرحها پروژه های کشوری است و هیچ فردی به جز مقامات اجرای نه میتوانند نظر دهند و نه دخل تصرفی نمایند ///دکترا ایشان از کدام دانشگاه است برای شفاف سازی میتوانید مارا با خبر کنید …….در ضمن قلم فروشی بد است نه شفاف سازی و …